|
زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير � من گرفتم تو نگير
چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير � من گرفتم تو نگير
بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير � ياد آن روز بخير
زن مرا كرده ميان قفس خانه اسير � من گرفتم تو نگير
ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم � تك و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجير � من گرفتم تو نگير
بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان � بودم از جمع خوشان
خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير � من گرفتم تو نگير
اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم � بستر راحت و نرم
زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير � من گرفتم تو نگير
بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم � مستحق لگدم
چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير � من گرفتم تو نگير
من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام � خر همسر شده ام
مي دهد يونجه به من جاي پنير � من گرفتم تو نگير
داستان ديو وسليمان از زبان دکتر الهی قمشه ای
روشهای مختلف �نه� گفتن را اینجا بخوانید
نحوه برقراری ارتباط صحیح در زندگی زناشویی
سفری کوتاه به جزایر زیبای هاوایی
19967 بازدید
2 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
75 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian